سفر خوشگذرانی!
جمعه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۵، ۰۸:۳۷ ب.ظ
چادر مسافرتیشان را روی چمن های حرم امام برپا کرده بودند. دوتا دختر بودند که از قیافه هایشان معلوم بود از شهرستان آمده اند. بساط دود و دمشان هم برپا بود. جمعیت عزادار را نگاه می کردند و قلیان دود می کردند.
پدرم که دیدشان تاب نیاورد. پدرم بعضی وقت ها سید جوشان می شود؛ امروز هم از همان موقع ها بود. به چند نفر که از روبه رو می آمدند شاکی شد که چرا چیزی بهشان نمی گویید؟! بعد همگی رفتند و چیزی بهشان گفتند. آن قدر که فکر کنم تا آخر عمر در قهوه خانه هم دست به قلیان نزنند چه برسد به حرم مطهر!