خس

پربیننده ترین مطالب

اردوی قم جمکران

پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۱۲:۰۹ ب.ظ


این آخرین اردوی مدرسه ای مان است قبل از دانشگاه رفتن.

زنگ می زند و می گوید فردا منتظرش نباشیم، حسابی دلشوره دارد و نمی آید. اول دعوایش میکنم و بعد خیالش را راحت می کنم که فوقش تصادف می کنیم، اتوبوس چپ می کند، درهایش قفل می شود، آتش میگیرد و همه می میریم. اسممان را هم می گذارند شهید و رستگار می شویم. می پرسد تو دلشوره نداری؟! می گویم نه! خوشحال می شود و یکی از صندلی های عقب اتوبوس را از حالا برای خودش رزرو می کند.

حالا من حسابی دلشوره دارم. اگر واقعا تصادف کردیم، اتوبوس چپ کرد، درهایش قفل شد، آتش گرفت، او مرد و من زنده ماندم، آیا من مقصر هستم؟! آیا در مرگش نقشی داشتم؟! آیا دادگاه من را به عنوان قاتل مجازات خواهد کرد؟! اگر هم عفو به حکم اعدامم بخورد، آیا با بار عذاب وجدان می توانم زندگی کنم؟! شاید هم خودکشی کردم...

  • فاطمه فاطمی

نظرات  (۱)

  • پلڪــــ شیشـہ اے
  • و اگر خدا بخواهد هر جا که باشید مرگتان فرا می رسد.
    توکل به خودش .ان شاءالله به سلامت میرید و برمیگردید.

    صدقه بیاندازید از جانب امام رضا علیه السلام برای سلامتی آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و با خیال آسوده برید.

    قبولی دانشگاهتون رو بهتون تبریک میگم آبجی 
    پاسخ:
    خیلی ممنون :)

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">