خس

پربیننده ترین مطالب

مامان

پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۱۴ ق.ظ

تا حالا دقت نکرده بودم و نمی دانستم که من بارها و بارها توی صحبت های روزمره ام از مادرم تعریف می کنم. مثلا نقل قولی یا خاطره ای یا هرچیزی که مامان در آن نقش اساسی دارد.

این را بعد از دوستی با م متوجه شدم. چراکه هروقت بین صحبت ها، من حرف مامان را پیش می کشم، یکهو همه ساکت میشویم. بعد من در دلم خودم را برای بار صدم لعنت می کنم و می مانم مستاصل که آیا به م بگویم خدا مادر شما را بیامرزد یا نه؟!

  • فاطمه فاطمی

نظرات  (۳)

یک دختر است و یک مادر و تمام دنیا...
مگر می شود از مادرت حرف نزنی؟؟؟؟؟!!!!!!!
چقدر صبر می خواهد تحمل نداشتن مادر...چقدر صبر می خواهد...
پاسخ:
صبر...
  • پلک شیشه ای
  • عین من موقع حرف زدن در مورد بابا جلوی دوستم ..

    بعدن فهمیدم باباش به رحمت خدا رفته ...

    خدا صبر به همه مون بده !

    پاسخ:
    خدا همه مامان بابا ها رو هم حفظ کنه...      
  • پلک شیشه ای
  • ان شاءالله

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">